باورم نمیشه، بلاگفا بعداز ۴سال جواب ایمیلهام رو داد و یه توکن برای بازیابی رمز وبلاگهام فرستاد. چه خوب شد پیامم به اون هکر رو حذف کردم!
و در راستای جر و بحث دیروزم با رئیس، فکر میکردم امروز برج زهرمار باشه، منم خودم رو برای استعفا آماده کرده بودم. اما ظاهرا صداقت کلامم درش نفوذ نمود و متنبّه شد! بلافاصله بعد از من اومد و تقریبا به بیشتر کارهامون رسیدیم. نکته اینجاست که ایشون میخواد با یک دست هرچی هندونه دم دستش میاد رو برداره و از من هم همین توقع رو داره. اما من تواناییهام محدودن!
دیگر اینکه دیشب که با هماجون تماس تصویری داشتیم، به نظرم خوشحال و خوشبخت نیومد. به نظرم زندگی در اروپا اونقدرهام رویایی نیست. درسته که ما اینجا کلی مشکل داریم. درسته که اونا اونجا رفاه و نظم و قانون و تفریح دارن. اما انگار ما اینجا دلخوشتریم!
ولی با همه این تفاسیر من ترجیح میدم هرچه زودتر برگردم به خلوتکدهام تا از دست این ادبیات خالهزنکی خلاص بشم.
رو ,یه ,نظرم ,درسته ,بلاگفا ,خوشحال ,و یه ,از من ,ما اینجا ,درسته که ,به نظرم
درباره این سایت